پیش فرض فیلم نامه شبیه قطب نمای ماجراست اگر پیش فرضی برای داستان نداشته باشید سرگردان و معلق در فضا می چرخید پیش فرض به معنای جمله ی فلسفی و عمیقی در مورد فیلمنامه نیست، بلکه فقط یک تعریف یک خطی از کل فیلمنامه است و اصل موضوع فیلمنامه رادر یک جمله بدون پرداختن به حواشی بیان می کند
اشخاص اساساً بر دو قسم هستند اشخاصی که کاری انجام می دهند، و اشخاصی که ادعا می کنند کاری انجام داده اند تعداد اعضای گروه اول کمتر است ـ مارک تواین آیا قهرمان موفق می شود؟ شکست می خورد؟ تسلیم می شود؟ به محض اینکه پاسخ این پرسش را بدانید، نحوه ی طراحی داستان تان را نیز می دانید، به ویژه طراحی پرده ی دوم هراس انگیز را که بیشتر نویسندگان با آن مشکل دارند اگر قهرمان موفق شود، پرده ی دوم با صحنه هایی پر می شود که عزم راسخ او را به بوته ی آزمایش می گذارند و موانعی را سر راه او قرار می دهند که اینها در ادامه به موفقیت او کمک می کنند در ادامه اطلاع خواهید یافت که برای ایجاد و تقویت این خط سیر موفقیت از چه نوع موقعیت هایی استفاده کنید این کار به شما کمک می کند تا داستان را در مسیر خود نگه دارید همه ی رویدادها و موانع شخصیت را به سوی موفقیت پیش خواهند راند ـ او مهارت هایی را خواهد آموخت که برای موفق شدن باید فرا بگیرد شاید در پرده ی دوم بدنهاد او را مجبور کند از نهری پر از مار بپرد قهرم
خاطره ی تلخ در داستان؟؟ دونوع خاطره تلخ داریم یکی اینکه خاطره ای که قبلا اتفاق افتاده یعنی قبل از شروع داستان و هنوز با شروع داستان ذهن قهرمان درگیر آنست خاطره ی تلخ می تواند یکی از حریفهای درونی قهرمان باشد چرا؟ چونکه ممکنست اورا از حرکت به جلو بترساند درنوع دوم ، قهرمان هیچ خاطره ی تلخی ندارد ودرواقع در یک زندگی آرام وبدون دغدقه بسر می بردقهرمان بجای اینکه داستان را با یک چالش وضعف شروع کند آن را بایک زندگی بهشتی شروع میکند، طولی نمی کشد که زندگی آرامش، با یک حرف یا یک اتفاق بهم میریزد وبه جهنم تبدیل میشود مثل فیلم شکارچی گوزن و در سنت لوییس ملاقاتم کن نکته سعی کنید خیلی از اطلاعات قهرمان را همان ابتدا به مخاطب منتقل نکنیدجزییات خاطرات تلخ قهرمان را پنهان کنید تا درحالتی تعلیقی بیننده دنبال داستان باشد که چرا؟؟؟؟؟ گاهی خاطره تلخ در ابتدای داستان اتفاق می افتد اما مرسوم است که ایون خاطرات توسط شخص دیگری به مخاطب منتقل شود دربعضی داستانها خاطره ی تلخ درموقع مکاشفه
ساختار یا پیرنگ ساختار؟؟؟ ساختار عبارتست از ترتیبی ازگزیده های حوادث داستان برای تحریک عواطف مخاطب استفاده از کارتهای نمایه برای تغییر ساختار ساختار فیلمنامه در روایت کلاسیک ازعناصرزیر تشکیل شده است 1 پیرنگ 2شخصیت 3کشمکش 4 بحران5 نقطه اوج 6معرفی 7 دیالوگ تغییر وجابجایی در صحنه ها باعث تغییر در برداشت بیننده ومفهوم داستان می شود مثال مردی متهم به قتل می شود، وکیلش ازین موضوع خبرداردو کمکش می کند تا او از اتهام تبرعه شودسپس به همراه موکلش به شهر دیگری میروند تغییر صحنه ها مردی متهم به قتل می شود وکیلش کمکش می کند تا از اتهام تبرئه شود، سپس به شهر دیگری می روند ، درآنجا وکیلش متوجه می شود که قتل کار موکلش بوده این دو داستان نتایج متفاوتی میدهد در اولی وکیل را شخصی حقه باز وناعادل جلوه می دهد و در دومی اورا شخصی درستکار واینکه گول خورده
انواع روایت درفیلمنامه 1روایت خطی شامل روایت چندپیرنگی و روایت چندقهرمانی2 روایت غیرخطی یا ضدپیرنگ روایت خطی روایت خطی یا طرح کلاسیک یا فرم ارسطویی که شاه پیرنگ هم نامیده میشود خصایص روایت خطی 1 زمان خطی دارند2 روابط علت ومعلولی دارندعلت مسبب معلول میشود ومعلول خوش علت اتفاقی دیگر می شود 3 دارای ساختار سه پرده ای هستند وترتیب پرده ها رعایت شده آغاز میانه پایان 4 قهرمان منفرد 5 قهرمان فعالقهرمان منفرد فعال ودنبال هدف است 6 کشمکش بیرونی است یعنی کشمکش فیزیکی 7 واقعیت پایدار یعنی دنیای داستان بر اساس رئال و واقعیت است ویکپارچه حتی داستانهای تخیلی در شاه پیرنگ بنحوی اتفاق میفتد که این ساختار را نشکند 8 پایان بسته یعنی تمام سوالات پاسخ داده میشه ودرپایان سوال برانگیز نیست بدون کمبود ونقص روایت غیر خطی داستانی که قراردادهای روایت خطی را می شکند نام دیگرش روایت تجربی هست رابرت مک کی روایت غیرخطی را به دو دسته تقسیم می کند1خرده پیرنگ2 ضدپیرنگ خرده پیرنگها درواقع داستانهای
تعریف premise فشرده ترین شکل بیان پیرنگ فیلمنامه دریک یا دوجمله پیش فرض پرمایه متعلق به فیلمنامه پیرنگ محوراست وجذابیت خود را از پیرنگ قوی می گیرد ودر نقطه ی مقابل پیشفرضهایی که از فیلمنامه شخصیت محور نوشته میشود کم مایه ومتکی بر شخصیت است پیشفرض فیلمنامه نویسی معاصر بر3دسته نوشته میشود 1 پیشفرض به عنوان مضمون یا مفهوم اصلی داستان2پیشفرض بعنوان پرسشی درقالب چه خواهد شد اگر؟؟ 3 پیشفرض بمعنای کل داستان دریک جمله 1 پیشفرض بعنوان مضمون عبارتیست که حرکت مضمون از آغاز تا پایان را بیان می کند مثال قدرت طلبی بیجا منجر به تباهی می شود تکبر زیاد منجر به شکست روحی می شود 2 پیشفرض پرسشی این نوع پیشفرض تخیل را آزاد ونویسنده را وارد دنیایی می کند که هر اتفاقی ممکنست بیفتد مثال چه می شود اگر سفینه ی فضایی برای مسافرت به سایر سیارات دراختیار داشتیم؟ مثال چه می شد اگر موجودات ماقبل تاریخ را ازروی DNA آنها میتوانستیم دوباره زنده کنیم؟؟؟ 3 پیشفرض کل داستان در یک جمله به این پیشفرض ، لاگ لای
انواع فیلمنامه 1 فیلمنامه اورجینال یا گمانی که براساس حدس و ذهنیات وتخیل نویسنده 2 فیلمنامه قراردادی که سفارش میشه توسط تهیه کننده یا شرکت یا سازمانی 3 فیلمنامه اقتباسی که شامل اقتباس دقیق2 اقتباس آزاد3 اقتباس ملهم که یکی از شخصیتها از داستان گرفته میشه و وقایع جدیدی را میسازد فیلمنامه کوتاه ازشخصیتهای زیاد و فرعی استفاده نمیکند2 ممکن است سه پرده ای یا حتی یک پرده باشد3زمان کوتاه4طرح کلی از شخصیتها نشان می دهد وبه جزییات کمتر 5ممکنست داستان حل وفصل نشده رها شود6 ازمکانهای محدود استفاده میکند7از پیرنگ فرعی استفاده نمیکند
1 چطوری بیننده را با داستان درگیر کنیم؟ یکی ایجاد ترس 2 ایجاد ترحم اشاره به فیلم تایتانیک مثلا وقتی شخصیت کاری اشتباه بکندو دچار مصیبتی شود که مسبب کار خودش هست هم ترحم در بیننده ایجاد میشود هم ترس از پایان ماجرا 2 نقص تراژیک؟ اگر تصمیمات اشتباهی شخصیت بگیرد که منجر به مصیبتی شود درفیلم گلادیاتور اشتباه یا نقص تراژیک ماکسیموس باعث میشه خانواده اش را از دست بدهد وخودش به بردگی کشیده شودو 3 عمل تراژیک؟؟؟ شدیدترین وهولناک ترین اتفاق داستان که یابرای قهرمان اتفاق میفتد یا قهرمان مسبب آنست اعمال تراژیک یا بین دوتا دوست اتفاق میفته، یا بین دوتا دشمن یا هیچ کدام غریبه اند وقتی بین دوتا دشمن عمل تراژیک اتفاق میفتد یک چیز طبیعی است وهیچ عمل ترحم انگیزی اتفاق نمی افتد اگربین دونفر که همدیگه رانمیشناسند بازم همینطورولی اگر تراژدی بین دوتا دوست یا یک خانواده اتفاق بیفتد مثلا بین فرزندو پدرومادر و عمل تراژدی تری اتفاق میفتد مثلا وقتی پسری کل خانواده اش را به دار میزند بنابرای
مرحله پیش تولید مرحله برنامه ریزی در فرآیند فیلمسازی ، زمانی که برای لوکیشن ستجو می شود ، صحنه ها ساخته می شوندداول وبرنامه ریزی وبده برآورد می شود وفیلمنامه تنظیم می شود زمانی که پروژه شما وارد مرحله پیش تولید می شود شما دیگر فیلمنامه نمی نویسید، بلکه فیلم می نویسید در مرحله پیش تولید باید صحنه هایی را که هرگز منابع لازم را برای آنها به دست نخواهید آورد ، حذف یا بازنویسی کنیدهمچنین باید صحنه هایی که توجیه مالی ندارندویا انجام شدنی نیست حذف یا بازنویسی کنید گروهی که شامل نقش کودکان یا حیوانات در فیلم باشندخطر افزایش زمانی وبودجه فیلم رامحیا می سازدتهیه هوای مصنوعی وباران وبرف مصنوعی در فیلم گران ازکار در می آید سعی کنید در مرحله بازنویسی آن راتغییر دهید انواع لوکیشنهای خاص مثل خیابان فروشگاههای عمومی ومی تواند مشکا باشد بنابراین بهتر ست درهنگام نوشتن فیلمنامه به این مراحل دقت کرد وتاحد امکان از آوردن شخصیتهایتان در این مکانها خودداری کنید فیلمبرداری در داخل ا
کشمکش 5شکل دارد کشمکش شخصیت درمقابل شخصیت دیگر این رایج ترین شکل درگیریست وایجاد آن از همه ساده ترستدوشخصیت برعلیه هم حضور پیدا می کنند2 درگیری شخصیت درمقابل خود این شکل از کشمکش درگیری درونی نیز نامیده می شودشخصیت با وجدان خود درگیر می شود3شخصیت درمقابل طبیعت درگیری با حوادث طبیعی ویا موجودات زنده مثل یک ه یا شیر وپلنگ یا طوفان ویا بهمنیا حتی درگیری با پیر شدن 4 شخصیت درمقابل جامعهیک فرمانده ارتش دستور مبارزه با مردم را می دهد یا یک مدیر مدرسه دستور تنبیه دانش اموزان مدرسه را می دهد5شخصیت در مقابل سرنوشت این نوع درگیری به ندرت در سینما یافت می شود مقدمه فیلمنامه در مقدمه محیط ماجرا ،لحن کلام ، شخصیت وموضوع فیلم مشخص می شود کنش اوج گیرنده شامل تلاشهای تشدید کننده که به اوج داستان منتهی می شود زمانی که کنش اوج گیرنده آغاز می شود درگیری اصلی که به عنوان مشکل داستان شناخته شده است ظاهر می شودهمانطور که در اغلب مشکلات شخصیت سعی دارد راه حلی پیدا کندونقشه ای برای رفع مان
لوکیشنهای زیاد در فیلمنامه باعث می شود هنگام ساختن فیلم به همان مقدار هزینه های زیاد شود وهرچه لوکیشن زیادتر باشد هزینه ها نیز زیاد تر میشودپس بنابراین فیلمنامه ای بیشتر مورد استقبال قرار می گیرد که برای تهیه کننده وکارگردان درکنار جذابیتش از لوکیشن کمتری استفاده شده باشد برای محدود کردن لوکیشن در فیلمنامه کوتاه 1 از خود بپرسید دراین صحنه چه اتفاق مهمی قرارست بیفتد،؟ اگر اتفاق مورد نظر در این صحنه ضرورت ندارد حذفش کنید 2 از خود بپرسید اگر این صحنه حذف شود چه اتفاق بدی می افتد؟اگر صحنه حذف ود آیا فیلم مفهومش را ازدست می دهد؟ اگر در مفهوم فیلم تاثیری ندارد حذف کنید وگرنه روی ان کار کنید 3از خود بپرسید چه کسی قرارست در این صحنه باشد؟ آیا قرارست شخصیت اصلی باشد یا یک شخصیت کمکی وفرعی؟ 4 از خود بپرسید ماجرای اصلی فیلم در کجا اتفاق بیفتد بهترست؟ 5 اگر ماجرا ودیالوگهای فیلم در یکصحنه به نمایش داده شود اگر به جذابیت فیلم لطمه نمی زند نیازی نیست از صحنه های متفاوت استفاده کن
تفاوتها 1 از لحاظ زمانی 2 پیچیدگی وپردازش شخصیت در فیلم بلند بیشترست3 امکان آوردن داستانهای فرعی ویا حتی مستقل در فیلم بلند وجود دارد4 ممکنست چند شخصیت متفاوت با شخصیتهای فرعی زیادی در فیلم بلند استفاده شود 5 در فیلم کوتاه از ایجاز یا خلاصه گویی استفاده می شود شباهتها هردو برای بیان ماجرا از عناصر بصری استفاده می کنند2 هر دو ساختار مقدمه اوج وپایان دارند3 در هردو از هنر تعلیق و ایهام میتوان استفاده کرد تعریف روایت تعریف داستان با ساختاری از شعر، نمایش ، قصه ، فیلم ، رمان و را روایت گویند ارکان اصلی خط روایت 1 نقطه شروع یا مقدمه که شامل معرفی شخصیت وموضوع فیلم ومحیط فیلمنامه است 2 نقطه عمل یا صعود داستان که شامل گره افکنی ، کشمکش ، می باشد3 نقطه عطف یا اوج که داستان به اوج خودش رسیده وبعد ازآن سیر نزولی می گیرد4 نقطه نزولی یا گره گشایی که شخصیتها باعث گره گشودن راز یا حل کردن معمای داستان می شوند 5 نقطه پایان داستان که بسیار هم مهم است مخاطب در این مرحله به نتیجه گیری می پرد
در نوشتن فیلمنامه کوتاه باید طرح خود را روی قسمتی از زندگی شخصیت متمرکز کرد نه اینکه کل زندگی اورا درنظر گرفتیک لحظه محوری از زندگی شخصیت را به شکل دراماتیک در آورید خلاقیت تنها در استفاده از چیزهای مجود نیست بلکه دانستن در موردکنار گذاشتن وحذف بعضی چیزها هم نوعی خلاقیت است چارچوب زمانی فیلمنامه را باید رعایت کنید، بهترست در فیلمنامه کوتاه همیشه کنش فیلمنامه را در کوتاهترین دوره زمانی ممکن فشرده کنید طرح یک فیلمنامه نباید درطول ماهها یا هفته ها رخ دهد اینکار به شدت تنش را ازهم می پاشدبهترین راه اینست که کنش طرح در طول چند ساعت یا حتی برابر زمان واقعی روی پرده به نمایش در آید تعداد شخصیتها را باید محدود کرد برای این کار هرشخصیتی که حرفهای کسل کننده وحرکات تکراری انام می دهد ونبود او به ساختار وذابیت فیلم کمکی نمی کند حذف کنید د ر پرداختن دیالوگها دقت کنید برای این کار از دیالوگهای با محتوا باید استفاده کرد از دیالوگهای بلند وبی معنی باید دوری کردرفتارهایی را روی ک
فیلمهای کوتاه بر اساس زمان به 4گروه تقسیم می شون د 1کوتاه کوتاه که مدت ان 2تا4 دقیقست وبطور معمول 1تا2صحنه اصلی در ان وجود دارد 2کوتاه منداول بامدت 7تا12 دقیقه که حدود 5تا8صحنه اصلی دارد 3کوتاه متوسط که مدت ان 20تا25 دقیقست وحدود12تا15 صحنه اصلی دارد 4 کوتاه بلند که مدت ان 30 دقیقست وحدود 20تا30صحنه اصلی دارد تعاریف واصطلاحات بحران نقطه ای در یک کنش که در آن شخصیت با یک مانع روبرو می شود مانع obstacle یک مشکل یا سد ذهنی ،فکری یا فیزیکی که شخصیت باید بر آن غلبه کند کنش action حرکت دراماتیک ندریجی طرح درگیری اساسی بین شخصیت ها یا بین یک شخصیت ویک نیروی دراماتیک محیط ،جامعه،سرنوشت جلوه های ویژه جلوههایی مثل باران وبرف وانفجارات وگلوله که بطور زنده در صحنه تصویربرداری اجرا می شوند جلوه های تصویری جلوه هایی که پس از تولید با دست کاری تصویر ضبط شده، اضافه می شوند قهرمان شخصیتی که کنش داستان را به پیش می برد ضدقهرمان شخصیتی که تقابل اصلی را با قهرمان داستان انجام می دهد هدف قصدی که به انتخاب ه
مقاطع نوشتن فیلمنامه1ایده خوب 2 سوژه مناسب 3 طرح 4 خلاصه فیلمنامه 5 فیلمنامه کامل 6 بازنویسی فیلمنامه ایده ایده ها از همه جا می ایند ممکنست درحین رفتن به خانه در مسیر اتفاقی بیفتد که نظرتان را به خودش جلب کند وبا توجه به آن اتفاق یا ماجرایی که دیدید جرقه ای در ذهنتان برای ساختن داستانی زده شود یا ممکنست در حین خواندن رومه با خواندن مطلبی در تیتر حوادث ،جرقه ای درذهنتان زده شود که درنهایت منجر به ساخت یک فیلم خوب شود مثالدررومه مطلبی می خوانید با این عنوان پسربچه ای به علت برق گرفتگی جانش را ازدست دادهمین مطلب را می توانید به عنوان یک ایده در نظر بگیرید وبه آن بپردازید وادامه دهید مردی حدود45 اله با هیکلی درشت و وضع نامرتبی وارد خانه می شود با عجله به طرف کمد لباسش می رود وداخل کمد لباس را جستجو می کند بعد لحظاتی پیرهنی از آن در می آورد وبه آن نگاهی می کند چین وچروکهای روی پیرهن را نگاهی می اندازد ئسرش را به نشانه نیتیش تکان می دهد باعجله به طرف اتاق دیگر می رود ودنبال چیزی
فیلمنامه نویس وظیفه دارد متنش را طوری راحت وساده بنویسد که مخاطب راحت منظورش را بفهمد فیلمنامه نویسی باید دنبال خلق داستانی جذاب باشیم تا مخاطب را پای فیلم میخکوب کند نه اینکه صرفا دنبال شعار دادن توی فیلمنامه وفیلم باشیم فیلمنامه خوب نوشته ایست جذاب وتصویری فیلمنامه ای بنویسید که بیشتر روی حرکات ورفتار شخصیت مانور بدهد نه روی گفتار منظورم اینه که هرچه فیلمنامه تصویری تر نوشته شود فیلم قوی ترست
برای اینکه کارگردان خوبی شوید باید فیلمنامه را خوب بشناسید عدم شناخت فیلمنامه برابر ضعف کارگردانی ضعف تدوین ضعف تصویر درهمه حالات فیلمسازی ،شناخت فیلمنامه نقش موثری در بهبود فیلم دارد درآغاز پیدایش سینما تمامی فیلمها کوتاه بودندتا سال 1913 تمامی فیلمها حول 15 دقیقه ای ساخته می شدند حتی فیلمهای سریالی هم کوتاه بودند بعدها که فیلمها پیچیده شد نیاز به فیلمنامه احساس شد حتی درهمان زمان فیلمسازی کوتاه هم کارگردانان روی کاغذ به طریقی فیلمنامه می نوشتند واز نوع دکوپاژ ان کاغذی در دست داشتند درسال 1933 اتحادیه فیلمنامه نویسان آمریکا بنا شدوفیلمنامه نویسی از کارگردانی جدا شد در این وبلاگ سعی بر این دارم تا نسبت به فیلمنامه نویسی کوتاه مطالبی را به دوستان علاقمند ارائه دهم سهیلی